یه شوشو دارم...
یه شوشو دارم لنگه نداره تو دنیا
زنگ میزنه قطع میکنه! یه همچین مردم آزاریه وقتی جاییم درد میکنه میگه بیا بوسش کنم دو سوت خوب میشه بعدم میگه خوب! خوب شدی دیگه همچین اعتماد بنفس فضایی داره شوهر جان جلوی دوستاش بی خجالت صدام میکنه عسل بانو غرورشم به خطر نمیوفته:) که باهمه ی بچه بازیهام کنار میاد زدم لباسشو سوزوندم حتی اخم نمیکنه میگه فدای سرت خودت نسوختی ؟ دیرش شده ولی تا بوسم نکنه از خونه نمیره مقدار زیادی انتظار بوس داره دیر بشه میاد میگه بوسمو ندادی هر وقت میاد خونه شده یه لواشک میخره که دست خالی نباشه قربونت برم دستای زحمت کشتو میبوسم صبحا که براش لقمه میگیرم اول میده یه گاز خودم بزنم بعد میخوره پفک که میخره یکی دهن خودش مذاره دوتا دهن من دیوونتم شوهری دوسال پیش اینو برای شوشو درست کردم که خر کیف شد و از خوش حالی گازم گرفت مرده ی این ابراز احساساتشم یعنی چند تا ورق A4 بردارید یه دفتر درست میکنیم به اسم چرا شوهر جان را دوست دارم بعد دلایل بامزه مینویسید مثلا شوهری دوست دارم چون جورابات بو باقالی نمیده شوهری دوست دارم چون دماغتو با لباست پاک نمیکنی و... بعد دلایل اصلیتون رو بنویسید و البته عشق دلیل نمیخواد میتونید کنار برگه ها براش نقاشی بکشید و وقتی برگه هارو منگنه کردید یه جلد خوشگلم براش درست کنید با مقوا بعد شب که اومد خونه بپرید بغلش ماچش کنید و بهش بگید میدونی چرا دوست دارم شاد باشید سیب زمینی که سرخ میکنم بر میداره چندتاشم میذاره دهنم دیگه دلم نمیاد دعواش کنم که اینا مال خورشه که وقتی فوتبال و اخبار میبینه سرمو میذاره رو پاش و نوازش میکنه تا فکر نکنم اخبار ازم براش مهم تره که عاشق لاک زدن ناخونامه ولی به جای ناخن انگشتامو رنگ میکنه وقتی فرمونو میده دست من سکته میکنه ولی صداش درنمیاد:) شب خسته میاد خونه ولی بزور میبرتم بیرون بستنی بخوریم التماس دعا شب قدر من و همسری رو هم دعا کنید که وقتی عصبانی و کلافم فقط بغل اون آرومم میکنه بهشت من همون فضای چند وجبی بین بازوهاشه که تا دنبالش نرم حموم نمیکنه گریه که میکنم با یه عالمه دستمال کاغذی جهت کثیف نشدن دست هاش ! دماغمو پاک میکنه بعد میگه خوب حالا که دخمل تمیزی شدی بیا بغل عمو :/ رژ لبمو خراب میکنه که برام رو آینه بنویسه دوست دارم وقتی غذا نمیخورم با قاشق تو خونه دنبالم راه میوفته بعدم میگه اگه لاغر بشی میرم سرت هوو میارما وقتی غذا میخوریم سرش با هر دوتا بشقاب گرمه یکی از مال خودش میخوره یکی از مال من ! علاقه ی عجیبی به درآوردن جیغ من داره همچین نیشش باز میشه وقتی عصبانیه میره دم یخچال با پارچ آب میخوره که آروم شه بدتر جیغ منو در میاره تو اوج دعوا و غر غر یهو میاد بوسم میکنه منم که گوشام دراز یادم میره اصن چرا داشتیم دعوا میکردیم وقتی غذای من درآوردیم وحشتناک میشه 5 تا قاشق میخوره و میگه حیف که چاق شدم وگرنه تا تهشو میخوردم وقتی لج میکنه هیچی خرش نمیکنه فقط باید بهش بگی چشم سرورم هرچی تو بگی ظهرا که خسته میاد خونه کاری نداره که من یه عالمه درس دارم بغلم میکنه میگه بدون عروسکم خوابم نمیبرهظرف که میخواد بشوره منو از آشپزخونه میندازه بیرون میگه نمیخوام ابهتم به خطر بیوفته
قالب ساز وبلاگ پيچك دات نت |